Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-05-02@08:15:56 GMT

ضرورت توبه برای آنان که مسوولیت اجتماعی دارند بیشتر است

تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۷۷۷۲۶

ضرورت توبه برای آنان که مسوولیت اجتماعی دارند بیشتر است

خبرگزاری مهر- دین و اندیشه - عصمت علی آبادی: تزکیه و تهذیب از مهم‌ترین اهداف انبیای الهی و همه مصلحان آسمانی است و قلمرو آن در تمام ابعاد حیات فردی، حرفه‌ای، اجتماعی و سیاسی بشر گسترده شده و بسیاری از ناهنجاری‌ها، گناهان، و مفاسد در گستره حرفه‌ای، اجتماعی و سیاسی، محصول بی‌توجهی به تهذیب و تزکیه بشر است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تزکیه و تهذیب البته مراحلی دارد که با رویکرد اجتماعی و سیاسی می‌توان جامعه اسلامی را به آن توجه داد.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در دیدار اخیر با سران قوا، جمعی از مسئولان و کارگزاران نظام و چهره‌های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی رمضان را در پرتو احسان و نیکوکاری و یاری دیگران، ماهی اجتماعی نیز برشمردند و افزودند: رمضان برای ترمیم جراحت‌هایی که در طول سال بر اثر گناهان بر روح و جان انسان وارد می‌شود، فرصتی فوق‌العاده است که البته این ترمیم بواسطه استغفار و توبه امکان‌پذیر است.
ایشان توبه را مفهومی فردی و اجتماعی برشمردند و افزودند: معنای حقیقی توبه، بازگشت از گناه و خطا، و اصلاح آثار و تبعات آن است؛ بنابراین، هر فردی به هر علتی از جمله غفلت، تنبلی یا بی‌توجهی باعث شده که در زمینه‌ی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و زمینه‌های دیگر گناهی، زخمی و مشکلی بوجود آید باید ضمن استغفار و توبه، آثار آن مشکل را جبران و آن زخم را ترمیم کند.
رهبر انقلاب، تأثیر خطاهای مسئولان را بیشتر از مردم عادی دانستند و تأکید کردند: اگر به علت رفتار، گفتار، تصمیمات و مواضع ما مسئولان، مشکل و خطایی در کشور و در جامعه ایجاد شود، باید خطا را بشناسیم، مسئولیت آن را قبول کنیم و آثار و تبعات آن را جبران کنیم.

بر همین اساس با حجت الاسلام والمسلمین محمد عابدی عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفت‌وگو پرداختیم که حاصل آن در ادامه تقدیم مخاطبان می‌شود:

*آیا بیداری و توجه را مرحله آغازین تزکیه و تهذیب باید دانست؟

رهایی از غفلت و کسب هوشیاری و بیداری، مقدمه تهذیب نفس است، از طرف دیگر می‌دانیم که غفلت زدایی و هوشیاری جایگاه مهمی در تصمیم بر تهذیب و تزکیه دارد و برای توبه و استغفار نیز لازم است، از این جهت می‌توان بیداری و توجه را مرحله آغازین تزکیه و تهذیب دانست. از این‌روی یقظه و بیداری اول منزل انسانیت معرفی شده است: به این جملات از امام خمینی (ره) توجه بفرمائید: «اوّل شرط مجاهده با نفس و حرکت به جانب حق تعالی‌، تفکر است و تفکر در این مقام عبارت است از آنکه انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری فکر کند در اینکه آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده … آیا وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست‌؟». «انسان تا تنبُّه پیدا نکند که مسافر است و لازم است از برای او سیر و دارای مقصد است و باید به طرف آن مقصد ناچار حرکت کند و حصول مقصد ممکن است، عزم برای او حاصل نشود و دارای اراده نگردد».

*غفلت از خداوند، و توجه نداشتن به مسافر بودن و نادیده گرفتن لزوم پاسخگویی و مسؤول بودن انسان، عوامل متعددی دارد و در برخی مشاغل می‌توان بی‌توجهی و غفلت را بیشتر انتظار داشت؛ حرفه‌هایی که متناسب با ماهیتشان، کارگزاران را بیشتر با مظاهر مختلف دنیایی درگیر می‌کنند، همچون: قدرت، برخورداری از نفوذ، رانت‌های مختلف، مانند آگاهی به اسرار پنهان و مؤثر مردم؛ توان تأثیرگذاری بر دیگران، داشتن مصونیت در کار و حرفه، در معرض بازخواست نبودن و …؛ البته ممارست و تداوم در این حرفه‌ها (بدون رو آوردن به عوامل بیداری و هوشیاری) نیز زمینه نهادینه شدن فضای غفلت را فراهم‌تر می‌سازد، بدین جهت «هوشیاری، بیداری و یقظه» توصیه‌ای بسیار مهم در مسیر تهذیب نفس و تزکیه برای این گروه از افراد، به‌شمار می‌آید؛ لطفاً در این زمینه توضیحاتی بفرمائید:

از این منظر لازم است این دست از کارگزاران چه در بخش حکومتی و چه بخش‌های خصوصی از یاد خدا غافل نشوند و خدا را حاضر و ناظر بر کار خود ببینند. چنین درجه‌ای از بیداری می‌تواند مانع ارتکاب بسیاری از گناهان فردی و اجتماعی و تضییع حقوق الهی و حق‌الناس شود.

راه دست‌یابی به استغفار، را باید دوری از غفلت، در کنار پرهیز از غرور دانست. مهم است بدانیم که انسان غافل و مجموعه و سازمان غافل از خداوند، هرگز به فکر استغفار نمی‌افتد، در هیاهوی جهان مادی و مناسبات این جهانی، به یادش نمی‌آید که بر مسیر خلاف خواست خداوند حرکت می‌کند و گناه می‌کند. فرد و سازمان غرق در گناه و مست در غفلت است، برای همین لذا اهل سلوک اخلاقی، منزلی را که انسان می‌خواهد از غفلت خارج شود، منزل «یقظه ‏»، یعنی بیداری می‌نامند.

*نقطه مقابل آن چیست؟

نقطه‏ مقابل این غفلت تقوا قرار دارد. «إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ»، «براستی کسانی که پرهیزگار شدند، زمانی که پنداری شیطانی با آنها برخورد کند، خدا را یاد می‌کنند و همان دم بصیرت می‌یابند». تقوا هم در یک عبارت کوتاه به معنای خدا لحاظی است؛ یعنی به‌هوش بودن و دائم از خود مراقبت کردن.

*بعد از ایجاد تصمیم بر تهذیب و تزکیه و رهایی از غفلت، قدم اول‬ کدام است؟

توبه است. توبه‏ به معنای برگشت از گناه است که در مرحله‏ ایمان و مرحله‏ عمل و رفتار مطرح است و بشر باید در هر دو بعد به اصلاح خود بپردازد. قرآن، پیامبران، و ائمه علیهم‌السّلام بارها بندگان خدا را به توبه امر می‌کنند و آیات زیادی بر توبه و وجوب آن اشاره دارند، از جمله: ‬ یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَی اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسی‏ رَبُّکُمْ أَنْ یُکَفِّرَ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ یُدْخِلَکُمْ جَنَّاتٍ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهار؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید به سوی خدا باز گردید توبه کنید، توبه‌ای خالص و بی‌شائبه، امید است (با این کار) پروردگارتان گناهانتان را ببخشد و شما را در باغ‌هایی از بهشت که نهرها از زیر درختانش جاری است، داخل کند.»

از نخستین گام‌های همه انبیا در مسیر هدایت امت‌های منحرف، دعوت به توبه بود، «وَ یا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیهِ»؛ «ای قوم من از پروردگارتان طلب آمرزش کنید، سپس به سوی او باز گردید و توبه نمائید». علتش این است که بدون توبه و شستن جان از گناه، جایی برای نقش توحید و فضائل نیست. رسول‏‬ خدا صلّی‏‬ اللّه‏‬ علیه‏‬ وآله فرمود: لَیْسَ شَیْ‏ءٌ أَحَبَّ إِلَی اللَّهِ مِنْ مُؤْمِنٍ تَائِبٍ أَوْ مُؤْمِنَةٍ تَائِبَةٍ»؛ ابن بابویه، محمد بن علی (صدوق)، عیون أخبار الرضا علیه‌السّلام، «چیزی نزد خدا محبوب‌تر از مرد یا زن با ایمانی که توبه کند، نیست».

از منظر علمای اخلاق، توبه و بازگشت ‏به سوی خدا، آغاز راه سالکان، نخستین گام مریدان و انتخاب مقربان است و کسی که هنگام ارتکاب گناه و انجام شر، به خیر باز گردد، انسان حقیقی است و دین و مذهب نیز انسان را به جدایی از بدی‌ها و بازگشت ‏به خیرات فرامی‌خواند. خداوند به انسان‌های گناهکار اعلام می‌کند راه توبه و اصلاح و تهذیب نفس را باز گذاشته است و انسان نباید دچار ناامیدی از توبه و اصلاح و رحمت خدا شود: ‬ «ای بندگان من که بر خود ستم و اسراف کرده‌اید، از رحمت خداوند ناامید نشوید که خدا همه گناهان را می‌آمرزد، زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است».

*از لزوم جبران و اصلاح گناهان چه باید کرد؟

توبه، بازگشت از نافرمانی خدا، به سوی اطاعت اوست. توبه خود ناشی از پشیمانی و ندامت نسبت ‏به اعمال گذشته می‌باشد و لازمه این پشیمانی و علم به اینکه گناه، فاصل بین انسان و خداست، تصمیم بر ترک آن و جبران آثار سو گناهان گذشته است، لذا قرآن بارها توبه را با اصلاح و جبران همراه می‌سازد: ثُمَّ إِنَّ رَبَّکَ لِلَّذینَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحیمٌ؛ «سپس پروردگارت نسبت‏ به آنها که از روی جهالت‏ بدی کرده‏، سپس توبه نموده و اصلاح کرده‌اند، پروردگارت بعد از آن، قطعاً آمرزنده و مهربان است».

*توبه حقیقی چه ویژگی‌های دارد؟

برای اینکه توبه حقیقی باشد علاوه بر اظهار در قالب «گفتن استغفار و اظهار ندامت و تصمیم بر ترک»، باید کوتاهی‌ها و مفاسدی را که در روح و جان انسان و یا دیگران و جامعه در پی داشته است، تا حدّ توان، جبران کرد و البته این اصلاح و جبران خود ابعاد بسیار وسیعی دارد. ماموری که با حق‌الناس سرکار دارد و می‌خواهد توبه کند، باید حقوقی را که از مردم پایمال کرده است‏ به آنها بازگرداند؛ اگر حیثیت کسی را به خاطر غیبت، اهانت، پیش‌داوری، اتهام، قضاوت جانب دارانه و … لکه‏‬ دار کرده باشد باید از او حلالیت ‏بطلبد و به نحو مقتضی جبران نماید؛ اگر به بهانه کار (و بدون عذر شرعی موجه) عباداتی از دست رفته، باید، قضا نماید و اگر کفاره دارد باید بپردازد و چون گناه، قلب را تاریک می‌سازد، باید آن‌قدر بندگی کند که تاریکی دل را با نور اطاعت ‏برطرف سازد. امیرمومنان علی علیه‌السّلام در شرح استغفار در برابر کسی که فقط به ظاهر استغفار، توجه داشت و از حقیقت آن بی‌خبر بود، فرمود: «آیا می‌دانی استغفار چیست؟ استغفار مقام بلند مرتبگان است. استغفار یک کلمه است اما شش معنی (و مرحله) دارد. نخست، پشیمانی از گذشته. دوم، تصمیم بر ترک آن برای همیشه. سوم، حقوقی را که از مردم ضایع کرده‌ای به آنها بازگردانی، به‌گونه‌ای که هنگام ملاقات پروردگار حق کسی بر تو نباشد. چهارم هر واجبی که از تو فوت شده حق آن را به‌جا آوری (و قضا یا کفاره آن را انجام دهی). پنجم گوشت‌هایی که به واسطه حرام براندامت روییده، با اندوه برگناه آب کنی، تا چیزی از آن باقی نماند، و گوشت تازه به جای آن بروید. ششم به همان اندازه که لذت و شیرینی گناه را چشیده‌ای درد و رنج طاعت را نیز بچشی، و پس از طی این مراحل بگو استغفر اللّه!».

رسول‏‬ خدا صلّی‏‬ اللّه‏‬ علیه‏‬ وآله فرمود: «أَمَّا عَلَامَةُ التَّائِبِ فَأَرْبَعَةٌ النَّصِیحَةُ لِلَّهِ فِی عَمَلِهِ وَ تَرْک الْبَاطِلِ وَ لُزُومُ الْحَقِّ وَ الْحِرْصُ عَلَی الْخَیر» «علامت انسان توبه کار چهار چیز است: نخست ‏خیر خواهی برای خدا در عملش، و ترک باطل و التزام به حق و تلاش فراوان برای انجام کار خیر».

*توبه برای کارگزاران حکومتی چقدر ضروری است؟

ضرورت توبه و استغفار برای کارگزاران، بیش از مردم عادی جامعه اسلامی است، زیرا آنان مسؤولیت و تأثیر اجتماعی بیشتری دارند و به همین نسبت احتمال خطا و گناه و تقصیر در کارهای آنان بیشتر از شهروندان عادی است. اگر شهروندان عادی تنها در مقابل اعمال خود مسؤولیت دارند، مأموران و کارگزاران حتی درباره تخلفات و گناهان ناشی از کوتاهی در مدیریت و برخورد با تخلفات، زیر مجموعه خود مسؤول هستند. بنابراین استغفار برای کارگزاران لازم‌تر و سازنده تر است. مسوولانی که در کارهای کشوری مسؤولیت یا حتی اثرگذاری دارند، به همان میزان دارای نفوذ هستند و تکلیف سنگین‌تری برای استغفار و توبه‏ و انابه‏ الی اللَّه دارند؛ آنان باید بسیار مراقب باشند. آنان باید متوجه باشند که تخلفات و گناهان در زیرمجموعه‏ آنها نیز مستند به آنهاست و آنان مسؤولیت دارند. اگر مسؤولی در قانون گذاری، گزینش، ابلاغ، نظارت و… در برخورد با تخلفات کوتاهی کرد، موجب می‌شود تخلفی به وجود بیاید و از اینجاست که مخاطب آیه می‌شود که می‌فرماید قُوا أَنْفُسَکُمْ وَ أَهْلِیکُمْ ناراً وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ.

*استغفار شخصی و عمومی چیست؟

استغفار و توبه، گاه شخصی و گاهی عمومی است و در این میان استغفار عمومی برای کارگزاران حکومتی بویژه در مشاغلی که بیشتر با حقوق مردم و تمرکز قدرت درگیر هستند، اهمیت زیادی دارد. این بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب در این باره بسیار راهگشاست: «شکی نیست که مقامات و مسؤولان باید در خط مقدم استغفار باشند مخصوصاً در ایام ماه مبارک رمضان باید متوجه باشند که استغفار مسؤولان فراتر از استغفار اشخاص است. مسؤولان در حکومت و هر فردی که در حکمرانی نقشی دارد، علاوه بر استغفار برای گناهان حوزه شخصی خود، و استغفار بین خود و خدا؛ باید استغفارهای عمومی هم داشته باشند.

به دیگر بیان می‌توان استغفار را به دو مرحله مقدماتی و فردی، و مرحله اجتماعی تقسیم کرد. مرحله‏ اول که به اصلاح فرد مربوط می‌شود، جز بزرگ‌ترین وظایف همه انسان‌هاست، زیرا همه‏ کارها مقدمه‏ اصلاح خود و‏ کسب رضای الهی از خود است. «عَلَیکمْ أَنْفُسَکمْ لا یضُرُّکمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیتُم‏»؛ مرحله مهم استغفار، ‏ «استغفار و اصلاح اجتماعی» است؛ و لازم است مسؤولان در حوزه‏ قدرت و توانایی خودشان به فکر اصلاح مسیر حرکت باشند.

استغفار و توبه عمومی و اجتماعی که بیشتر به مسؤولان و صاحبان جایگاه‌ها و مقامات اجتماعی و سیاسی مربوط است، به خاطر کارها و رفتارهایی است که برخی از آنها عبارتند از: «اختلاف و تفرقه»؛ «خودخواهی»؛ «غفلت از خدمت به مردم، ظرفیت‌ها و دشمن؛ غفلت از مبانی اقتدار ملی و موجبات پایه‌های اصلی اقتدار ملی» و.... بنابراین مسؤولان لازم است از اختلافات قومی و مذهبی و محلی و سیاسی و فکری، توبه و استغفار کنند، چون اختلاف به نظام و کشور و مردم ضربه می‌زند و مانع بزرگی در مسیر کارآمدی نظام پدید می‌آورد پس لازم است مسؤولی که خود را منسوب به حکومت الهی می‌داند، از این رویکردها استغفار کند.

همچنین مسؤولان و کارگزاران از خودخواهی نیز باید استغفار کنند. خودخواهی نقطه‏ مقابل خداخواهی است. شامل حمایت بی استدلال و متعصبانه و حمایت‏‬ از خود، از حزب خود، از جناح خود، از خویشاوند و وابستگان‬ خود و از دوست و رفیق صمیمی خود است.‬ دیگر‬ اجتناب‬ از‬ غفلت از مردم و خدمت به آن‌هاست. اگر غفلتی در این مورد داشته‏‬ است، باید به خدا پناه ببرد و توبه کند‬ و نگذارد دلش از مردم غافل شود.‬ سرفصل بعدی اینکه، غفلت از مبانی اقتدار ملی و موجبات پایه‌های اصلی اقتدار ملی است… اقتدار ملی با چه چیزی تأمین می‌شود؟ با علم و اخلاق. در اخلاق، ما نباید نمره کم بیاوریم. پیغمبر ما معلم اخلاق است. پرچم تهذیب و تکمیل اخلاق را ایشان برافراشته و رسالت خویش‬ اعلام کرده‬ است؛ ‬ از توانایی‌ها و ظرفیت‌های موجود هم نباید غفلت کنیم. یکی از پایه‌های اقتدار ملی این است که مسؤولان کشور و آحاد ملت اعتقاد داشته باشند که‬ می‌توانند این راه‌ها را طی کنند و این کارها را انجام دهند؛ خود را عاجز، بی دست و پا و در محیط بن بست احساس نکنند. غفلت از قدرت واقعی و حقیقی خودمان نداشته باشیم؛ و آخرین سرفصلی که ذکر می‌شود، غفلت از دشمن است. هرچه از دشمن و توطئه‌های دشمن غفلت کرده‌ایم، بایستی از آن استغفار و توبه کنیم. این توبه به معنای توجه دادن خود، تنبّه دادن به خود به معنای آگاهی و هشیاری و باز شدن چشم ماست.

کد خبر 6065044

منبع: مهر

کلیدواژه: قران قرآن امام خمینی جمهوری اسلامی ماه مبارك رمضان قرآن کریم رمضان 1445 توبه رمضان 1445 ماه مبارك رمضان قرآن کریم قرآن زندگی با آیه ها مسطورا اسرائیل ایران فلسطین قران ایالات متحده امریکا رژیم صهیونیستی تهران شب قدر اجتماعی و سیاسی برای کارگزاران استغفار و توبه تزکیه و تهذیب اقتدار ملی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۷۷۷۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مسئولیت علم در کلاس امام صادق(ع)

  زمانی که انقلاب اسلامی پیروز شد، شهید آیت‌ا... سیدباقر صدر که امید جهان اسلام در نجف به عنوان شاگرد و ذخیره علمی پس از آقای خوئی عظیم‌الشأن شمرده می‌شد، کلاس‌هایش را تعطیل کرد و به همه شاگردان برجسته خود از جمله مرحوم آیت‌ا... شاهرودی دستور داد همه هم و غم خود را برای کشف راه‌حل فقهی مسائل عملی جمهوری اسلامی صرف کنند و نقل می‌شود در همان سال‌ها در آیین حج در عرفه، وقتی آقای سیستانی از علمای قم پرسیدند سرگرم چه اموری هستند و ایشان پاسخ دادند به تدریس متداول دروس خارج حوزوی مشغول‌ هستند با تعجب و اعتراض فرمودند حالا زمانی است که باید در رفع نیازهای فقهی اداره نهادهای گوناگون و مسائل متعدد حکومتی جدید فعالیت کنند. این همان نگاه امام (ره) و رهبر معزی است که متاسفانه به سبب عدم آزاداندیشی و دستان تفرقه‌انداز این جریان آزاداندیشی و گفت‌وگوی مفید فقیهانه و علمی حوزه و دانشگاه محقق نشد.ماجرا تنها تطبیق ناگزیر قوانین مصوبه قوه مقننه با احکام ا... نیست بلکه استواری بر فقه اکبر در همه شئون زندگی امروزی و عرضه هر علم نافع ضروری جهان در هر زمینه سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و ... به ساحت تفقه صحیح است تا هرآنچه که تایید شد به علم دارای صلاحیت برای به‌کارگیری در ساختن جامعه سالم و اسلامی بدل سازند.
   
نگاه فرهنگی به روایات
می‌خواهم نگاهی فرهنگی به روایات‌ نسبت علم و مسئولیت و عمل صالح حکومتی و اجتماعی در گنجینه روایی امام صادق(ع) بیندازیم تا به عنوان فردی نادان دارای مطالبه علم از متخصصان، فقیهان بزرگوار و مراجع عالی‌مقام بپرسم، پاسخ به این پرسش‌های اساسی تکلیفی به عهده کیست جز آنان؟ و وقتی چنین دریایی از گوهر راهگشا وجود دارد که تنها امکان رهایی ما از فساد گریبانگیر و اغتشاش در اداره امور کلان است، چرا فقها استواری عمل حکمرانی بر فقه اکبر را زمینه‌سازی نمی‌کنند و به یاری ولی‌فقیه برای سالم‌سازی امور کلان قیام نمی‌کنند؟ عالمان حداقل حق بیش از ۸۰ میلیون از ملت را به گردن دارند . از علم شروع کنیم و قبل از آن به وضع علم در عصر امام صادق(ع) بپردازیم.در اثر ارجمند جعفر بن محمد امام صادق(ع) می‌خوانیم عصر امام باقر(ع) و امام صادق(ع)( درود خدا بر آنان) دوران رشد گسترده علوم خاندان وحی علیهم‌السلام بود. قرن‌ها به لحاظ تحولات علمی، اعتقادی و کلامی به دو دوره بخش می‌شود. دوره اول با رحلت رسول‌ا...(ص) و ماجرای سقیفه بنی‌ساعده، آغاز می‌شود و تا نخستین سال‌های قرن دوم هجری می‌گسترد و دوره دوم عصر امامت امام جعفر صادق(ع) است.خصوصیت دوره نخست « تاثیر تعیین‌کننده تحولات سیاسی بر جریان‌های اعتقادی» است و در دوره دوم فرقه‌ها از حال و هوای صرفا سیاسی در آمده و بر سازمان‌های کلامی مستقلی تکیه می‌کنند. مکاتب فکری مختلف در این دوره است که سر بر می‌آورند و مکتب اعتقادی، علمی و فکری امام صادق(‌ع) نقش دفاع از حقیقت نگاه اسلام ناب در برابر دیگر هویت‌سازی‌های علمی را به دوش می‌کشد‌. در کانون یا مستقل از فرقه‌های منحرف و تفکرات دیگر، علم و نقش علم و تعریف علم از سوی امام صادق(ع) قرار دارد.
   
رشد اصول محکم مکتب اصیل اسلامی
اختلاف فکری در این دوره و مدعیان علم چنان رشد کرده بود که اگر اصول محکم مکتب اصیل اسلامی و اتکا به تفقه اصیل قوام نمی‌گرفت، اسلام در دریای هجوم تفکرات بی‌ریشه مستحیل می‌شد و به اسم اسلام انواع اجتهاد رای و اصلاح ‌واهی خود‌رای، گمراهی و سرگشتگی و تحریف کتاب مقدس چون یهودیت و مسیحیت رایج می‌شد.این پدیده امروز همچنان معتبر است و بدون‌اتکا به کتاب فرقان و نیز علم امام معصوم و فقه اکبر خاندان وحی، اداره کشور اسلامی طعمه مدرنیته غرب و شرق و تفسیر به رای رفرمیست خود‌بنیان و شرک‌آلود خواهد شد.در کانون این ستون استوار امام صادق(ع)، خود علم‌ و علم وسیع و بزرگ او قرار دارد و خوب است پژوهش اساسی با این نگاه در باره علم در تفقه جعفری در وجه ضرورت‌های مبنایی حکمرانی انجام شود.
   
کاشف حکم الهی و درک حقیقت
در دیدگاه امام‌صادق(ع) جایگاه عقل و علم در زندگی فرد، اجتماع، شناخت، انتخاب مسیر و تشخیص صحیح از ناصحیح و در بنا نهادن همه امور باید بر وجود فرد و جامعه سایه‌گستر باشد‌. این علم، علم نیست مگر کاشف حکم الهی و درک حقیقت به شمار آید‌. ایشان می‌فر‌ماید: آدمی به عقل، کامل می‌شود و عقل راهنما و سبب بینایی و کلید حل مشکلات امور انسان(‌فرد انسان و اجتماع انسان است)‌. و هرگاه عقل از نور معنوی نیرو گرفته باشد، انسان، عالم و نگه‌دارنده‌ علم و متذکر و هوشمند و زیرک‌ فهیم خواهد بود‌(کافی جلد ۱،ص ۲۵). انسان و جامعه انسانی با علم‌ به ریشه هر حالت والا‌ دست‌می‌یابد و به عالی‌ترین مرتبه صعود می‌کند :
العلم اصل کل حال سنی و منتهی کل منزله رفیعه
علم اصل هر حالت والا و منتهای منزلت‌های رفیع است. پس مرتبه عالی رشد جامعه ابتناع همه امور آن بر علم و دانایی و تفقه است. این علم باید متکی به علم معصوم باشد.علم معصوم در سخن امام صادق(ع) همان است که خداوند به وسیله روح القدس که از علم علم امر است، بی پیامبراکرم صلوات ا...علیه وآله وامامان معصوم علیهم السلام‌ می‌فرستد.
وازطریق این روح علم وفهم دریافت می‌کنند.علم انسان در گسست ازاین علم نوری،همواره ظنی و آلوده به باطل وسرگشته و ناتمام خواهد بود‌. این است اهمیت علم در سایه فقاهت جعفری وقرآن وروایات۱۴معصوم(ع).علم مسئولیت‌زاست و با عمل همدوش است‌.
   
مسئولیت‌شناسی در فقه 
از اینجا اهمیت مسئولیت‌شناسی در فقه اکبر امام صادق(ع)، مسئول بودن و آماده پاسخ به خداوند در مسئولیت اساس نظام دینی حکمرانی است. مسئولان مطلقا آزاد نیستند و در مقام عبد و نیز پاسخگو به مردم انجام وظیفه می‌کنند و عمل خودرأی و آزاد و دلخواه مسئولان، مجازات آتش و نیز جرم دنیایی در نظام اسلامی دارد.امام صادق(ع) می‌فرماید: العلم مقرون الی العمل فمن علم عمل و من عمل علم و العلم یهتف بالعمل فان اجابه والا ارتحل ‌عنه. علم با عمل قرین و همراه است، هرکه علم داشت باید عمل کند و هر که عمل کند باید براساس علم باشد (باید بداند). علم عمل را صدا زند، اجابت کرد بماند؛ والا کوچ و رحلت می‌کند.به این سان در کار کل حکمرانی و اداره هر نهاد کشوری از اقتصاد و هر جزء آن و سیاست و همه نهادهای سیاسی و فرهنگی ولو یک اداره باید عمل بر‌اساس علم باشد و علم اصلی در اینجا همان علم به هدایت قرآن و اهل‌بیت وحی است. عرضه عمل به فقه معصوم(ع) در نسبت علم و مسئولیت و عمل در کلام امام صادق(ع) مسئولیت نیز تعریف شده است .

علم در زندگی اجتماعی 
روایات امام صادق(ع) به انواع مسئولیت انسان در ارتباط با عمل مبتنی بر علم در زندگی فردی، اجتماعی و حکمرانی به‌طور جدی تاکید دارد؛ مسئولیت در برابر خداوند متعال، قرآن مجید و امامان معصوم و مسئولیت در برابر نفس و در برابر جسم و اعضای بدن و در برابر اجتماع و انسان‌های دیگر. روایات مسئولیت اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در کلام امام صادق(ع) چنان وسیع و پر حجم است که حیرت بر‌می‌انگیزد و به آن انواع مسئولیت‌های دیگر چون مسئولیت برابر ضعفا یا ظالمان و قدرت‌های جائز و مسئولیت برابر خمس و خانواده و یتیمان را باید افزود. سخن درباره مسئولیت حکمرانان و روسا در تحف‌العقول، کافی، وسائل و... مبسوطا بحث شده است. به هر رو در کلام امام(ع) سرچشمه مسئولیت فردی و اجتماعی مسئولیت برابر خداست‌ و حق محور مسئولیت است و نباید به باطل تن داد. این امر در تفقه صحیح سیاسی و حکمرانی نقش حیاتی دارد. در نتیجه استدلال رفرمیست‌ها در گردن نهادن به اباطیل مدرنیته و گسست از فقه و ناممکنی امر دینی در حکمرانی در قرن بیست‌و‌یکم واصل قرار دادن نظام جائز جهانی و سازش با آن پوچ است:
ان من حقیقه الایمان ان توثر الحق آن ضرک علی الباطل و ان نفعک 
از حقیقت ایمان آن است که حق را برگزینی‌. اگر‌‌چه زیان داشته باشد و باطل را رها کنی، اگر چه به سود تو باشد. تردیدی نیست که حکومت در راهنمایی امام صادق(ع) باید عملش مبتنی بر علم باشد و مجموعه‌ای از مسئولیت‌ها را بپذیرد و جدی بگیرد‌. محور این مسئولیت‌های سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و حکمرانی حق متعال است و حق در جامعه و اجرای عدل در وسع انسان عصر غیبت امری چشمپوشی‌ناپذیر در کلام امام صادق(ع) است.

دیگر خبرها

  • مسئولیت علم در کلاس امام صادق(ع)
  • فرزندآوری باید ضرورت ملی و اولویت زندگی جوانان باشد
  • چرا چپ دست یا راست دست به دنیا می‌آییم؟
  • انسان‌ها سوگیری یادگیری ماشینی را بیشتر از سوگیری خود تشخیص می‌دهند
  • بهره‌برداری ۱۰۰۰ پروژه مسوولیت اجتماعی در خوزستان
  • آیت‌الله مرتضوی: «حفظ نظام» به معنای نظام عام اجتماعی است؛ نه نظام سیاسی
  • پاسخ آیت‌الله فیاضی به سؤالی پیرامون رفع اضطراب
  • ضرورت جبران کمبود دانشجو در دانشگاه آزاد
  • مورد عجیب بودجه جامعه‌المصطفی؛ بیشتر از بودجه دانشگاه‌های علم و صنعت و علامه طباطبایی!
  • ضرورت ایجاد ساختار مناسب برای پیاده‌سازی علوم انسانی با جهان‌بینی الهی